جايگاه حضرت فاطمه و مريم (ع) در آيات و روايات(2)

پدیدآورمحمدجواد سلمان‌پور

نشریهمشکوة

شماره نشریه81

تاریخ انتشار1388/01/26

منبع مقاله

کلمات کلیدیچشم

share 3865 بازدید
جايگاه حضرت فاطمه و مريم (ع) در آيات و روايات(2)

محمّد جواد سلمانپور

مقايسه ميان حضرت زهرا عليهاالسلام و حضرت مريم(س) نيز روشن مى‏نمايد كه اگر حضرت مريم(س) به خاطر صفاتى كه در قرآن آمده مقدس بود، فاطمه زهرا عليهاالسلام به طريق اولى مقدس‏تر است. قرآن نزديك به بيست ويژگى براى حضرت مريم بيان كرده و روايات اسلامى آنها را به نزديك چهل ويژگى رسانده است. در قرآن، روايات و تاريخ اسلامى همين چهل ويژگى در رتبه بالاتر و شدت بيشتر براى فاطمه عليهاالسلام ثبت شده است.

19ـ پاكدامنى و عفت

قرآن درباره حضرت مريم يادآورى مى‏كند: «مَرْيَمُ ابْنَتِ عِمْرَانَ الَّتِى أَحصَنَتْ فَرْجَهَا»(98). اين عبارت به عفت و پاكدامنى آن حضرت اشاره دارد.
پيامبر اكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله نيز به همين معنى درباره فاطمه زهرا عليهاالسلام تصريح مى‏كند: «عن الرضا عن آبائه عليهم‏السلام قال: قال النبى صلى‏الله‏عليه‏و‏آله : أنّ فاطمة أحصنت فرجها فحرّم اللّه‏ ذرّيتها على النار.»(99)
محدّثان و دانشمندان متعددى از اهل سنت اين عبارت را درباره حضرت زهرا عليهاالسلام از پيامبر گرامى اسلام صلى‏الله‏عليه‏و‏آله نقل كرده‏اند و به نهايت پاكدامنى و عفت آن بانو اعتراف كرده‏اند(100). علامه امينى شانزده نفر از بزرگان اهل سنت را نام مى‏برد كه حديث مزبور را در كتب خود نقل كرده و بر آن صحه گذاشته‏اند(101).

20 ـ فرزند پاك؛ نتيجه پاكدامنى

قرآن در باره حضرت مريم مى‏فرمايد: «مَريَمُ ابْنَتِ عِمْرَان الَّتِى اَحصَنَتْ فَرْجَهَا فَنَفَخْنَا فِيهِ منْ رُوحِنَا»(102). خداوند به دنبال پاكدامنى حضرت مريم، روح خود را در او دميد و نتيجه آن پديد آمدن حضرت عيسى عليه‏السلام بود.
خداوند امام حسن و امام حسين عليهماالسلام را نيز به دنبال پاكدامنى حضرت زهرا عليهاالسلام به آن بانوى مقدس عطا فرمود. حسان اين مطلب را به شعر كشيده و گفته است:
و إن مريمٌ أحصنت فرجها و جاءت بعيسى كبدر الدجى
فقد أحصنت فاطم بعدها و جاءت بسبطى نبىّ الهدى(103)

21 ـ بشارت خداوند به فرزند

خداوند، حضرت مريم را به عيسى (كلمة اللّه‏) بشارت داد و فرمود: «إنَّ اللّه‏َ يُبَشِّرُكَ بِكَلِمَةٍ مِنْهُ اسْمُهُ المَسِيحُ عِيسَى ابنُ مَريَمَ»(104).
فاطمه زهرا عليهاالسلام به حسن و حسين عليهماالسلام ـ دو كلمه باقيه و از كلمات تامه خداوند ـ بشارت داده شدند(105). در حديث نبوى آمده است كه در هنگام ولادت هر يك از دو سرور جوانان بهشت، پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله به فاطمه زهرا عليهاالسلام بشارت داد و پيشاپيش تبريك گفت كه از او امامى متولد مى‏شود كه اهل بهشت از وى سود خواهند برد(106).

22 ـ سفارش خدا به احسان به مادر

حضرت مريم بعد از شش ماه باردارى حضرت عيسى عليه‏السلام را به دنيا آورد(107) و ايشان به اذن الهى در گهواره كودكى سخن گفت: «قَال إنِّى عَبدُ اللّه‏ِ... وَ جَعَلَنِى مُبَارَكا أينَ مَا كُنْتُ وَ اَوصَانِى... وَ بَرّا بِوَالِدَتِى...»(108)؛ يعنى... من عبد اللّه‏ هستم و خداوند مرا هر كجا كه باشم مبارك قرار داده و مرا به... و احسان و نيكى به مادرم توصيه كرده است.
حضرت فاطمه عليهاالسلام نيز بعد از شش ماه باردارى حضرت حسين عليه‏السلام را به دنيا آورد(109) و قبل از آنكه حسين عليه‏السلام فرزندى به نام عبد اللّه‏ داشته باشد به جهت كمال و اوج عبوديت خدا كنيه ابا عبد اللّه‏ را به وى دادند و آيه شريفه: «وَ وَصَّينَا الانسَانَ بِوَالِدَيهِ اِحسَانا»(110) در شأن او و مادر مقدسش نازل گرديد(111).

23 ـ واسطه الحاق نسل به انبياء

از آنجا كه حضرت مريم شوهر نداشت واسطه الحاق حضرت عيسى عليه‏السلام به نسل انبياء بود. قرآن مى‏فرمايد: «... وَ مِنْ ذُرِّيَّتِهِ دَاوُدَ وَ سُلَيمَانَ وَ اَيُّوبَ وَ يوسُفَ وَ مُوسى وَ هَارُونَ وَ كَذَلِكَ نَجْزِى المُحْسِنِينَ. وَ زَكَرِيَّا وَ يَحْيَى وَ عِيسى...»(112)؛ يعنى از اولاد ابراهيم، داوود، سليمان و... عيسى... بود.
حضرت زهرا عليهاالسلام نيز واسطه الحاق و انتساب نسلش به پيامبر اسلام صلى‏الله‏عليه‏و‏آله و انبياء بود(113). امام موسى بن جعفر عليه‏السلام در مناظره با هارون الرشيد مى‏فرمايد: «خداوند حضرت عيسى را از طريق مريم(س) به نسل انبياء ملحق نمود و به همين گونه ما را از طريق مادرمان فاطمه عليهاالسلام به نبى اكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله ملحق نموده است.»(114)
از رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله نقل شده كه خداوند متعال نسل هر پيامبرى را در صلب خود آن پيامبر قرار داد و حال آنكه نسل مرا در صلب على عليه‏السلام قرار داد(115).

24 ـ عبادت و قنوت

قرآن در باره حضرت مريم مى‏فرمايد: «وَ كَانَتْ مِنَ القَانِتِينَ»(116) و «يَا مَريَمُ اقْنُتِى لِرَبِّكِ وَ اسْجُدِى وَ ارْكَعِى مَعَ الرَّاكِعِينَ»(117). طبق دلالت آيات ياد شده آن حضرت داراى دوام طاعت، نماز، طول قيام و دعا بود. ابن خلدون مى‏نويسد مريم چنان در عبادت پاى فشرد كه به او مَثَل مى‏زنند(118).
عبادت و مداومت حضرت زهرا عليهاالسلام در طول عمر كوتاهشان بر قيام، نماز و دعا زبانزد است. امام حسن عليه‏السلام در اين باره مى‏فرمايد: «مادرم فاطمه عليهاالسلام را ديدم كه در شب جمعه‏اى در محراب عبادت ايستاده بود و مرتب در حال ركوع و سجود بود تا سپيده صبح آشكار شد و مى‏شنيدم كه مردان و زنان مؤمن را دعا مى‏فرمود...»(119).
حسن بصرى گويد: در اين امت عابدتر از فاطمه زهرا عليهاالسلام پيدا نمى‏شود، آن‏قدر در عبادت بر سرپا مى‏ايستادند تا پايشان ورم مى‏كرد(120).
ابن فهد حلى در كتاب خود آورده است كه صديقه طاهره در نماز از ترس خدا نفس نفس مى‏زد(121). از همه گوياتر اينكه دغدغه حضرت عليهاالسلام در شب عروسى، عبادت و قنوت پروردگار بود. امام على عليه‏السلام مى‏گويد در شب عروسى فاطمه را نگران و گريان ديدم، پرسيدم: چرا ناراحتى!؟
حضرت زهرا عليهاالسلام پاسخ داد: پيرامون حال و امر خويش فكر كردم كه هنگام مرگ و سرازير شدن به قبر چگونه خواهد بود. امروز از خانه پدر به خانه شما منتقل شدم و روزى ديگر از اينجا به طرف قبر و قيامت خواهم رفت. پس تو را به خدا سوگند بيا تا به نماز بايستيم و با هم در اين شب خدا را عبادت كنيم(122).
قيام، عبادت و قنوت فاطمه عليهاالسلام به حدى بود كه بنا به فرمايش رسول اكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله آيه شريفه: «الَّذِينَ يَذكُرُونَ اللّه‏َ قِيَاما وَ قُعُودا...»(123) در شأن ايشان نازل شد(124).

25 ـ خدمتگزار خدا

حضرت مريم به دليل نذر مادرش خدمتگزار خداوند و خانه او بود: «اِنِّى نَذَرْتُ لَكَ مَا فِى بَطْنِى مُحَرَّرا»(125).
فاطمه زهرا عليهاالسلام نيز با عرفان، آگاهى و عشق، خدمتگزار خداوند بود. پيامبر اكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله روزى از دخترش پرسيد: «فاطمه! چه درخواست و حاجتى دارى؟ هم اكنون فرشته وحى در كنار من است و از طرف خدا پيام آورده تا هر چه بخواهى تحقق پذيرد.
فاطمه عليهاالسلام پاسخ داد: لذتى كه از خدمت خدا مى‏برم مرا از خواهش كردن از او باز داشته است، حاجتى جز اين ندارم كه پيوسته ناظر جمال زيباى والاى خداوند باشم»(126).

26 ـ حضور عبادى در جمع مردان

خداوند به حضرت مريم امر نمود كه: «وَاركَعِى مَعَ الرَّاكِعِينَ»(127). لازمه اجراى اين دستور، حضور در اجتماع مردان نمازگزار بود و مريم اين دستور را امتثال نمود و با راهبان در معبد به نماز و ركوع پرداخت.
فاطمه زهرا عليهاالسلام نيز براى انجام رسالت الهى و تحقق اهداف پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله و دفاع از حق و امامت على عليه‏السلام ، با حضور در برخى اجتماعات مردان به وظايف الهى خود پرداخت.

27 ـ برگزيدگى و برترى بر زنان

حضرت مريم برتر از زنان زمانش بود، امّا فاطمه زهرا عليهاالسلام برترين زنان از اولين تا آخرين است. خداوند درباره حضرت مريم مى‏فرمايد: «اِنَّ اللّه‏َ اصْطَفَاكِ وَ طَهَّرَكِ وَ اصْطَفَاكِ عَلى نِساء العَالَمِينَ»(128). درباره اصطفاى اول در آيه فوق گفته‏اند گزينش براى تطهير و رسالت الهى و اصطفاى دوم ـ كه همراه با حرف «على» است ـ گزينش و برترى دادن بر زنان مى‏باشد(129).
درباره برترى فاطمه زهرا عليهاالسلام بر تمام زنان جهان از اولين تا آخرين ايشان روايات متعددى وجود دارد(130). روايتى از پيامبر اسلام صلى‏الله‏عليه‏و‏آله رسيده كه فرمود: «مريم سيده نساء عالم خود بود، امّا فاطمه سيده نساء عالمين از اولين تا آخرين است و به تحقيق چون او در محرابش به عبادت مى‏ايستد، هفتاد هزار فرشته مقرب به او سلام مى‏دهند و با همان ندايى كه به مريم مى‏دادند خطاب به فاطمه ندا مى‏دهند كه‏اى فاطمه! خدا تو را برگزيد و تطهير نمود و تو را بر زنان عالمين برترى داد(131).
ابن ابى الحديد از دانشمندان اهل سنت مى‏گويد: سخن پيامبر كه فرمود فاطمه عليهاالسلام برترين زن عالم است نص و قطعى است(132).

28 ـ محدّثه و نزول فرشتگان

مريم محدّثه بود و فرشتگان و جبرئيل بر او نازل مى‏شدند و با او سخن مى‏گفتند: «اِذْ قَالَتِ المَلائِكَةُ يَا مَريَمُ اِنَّ اللّه‏َ يُبَشِّرُكِ بِكَلِمَةٍ مِنه...»(133)؛ يعنى ياد آر زمانى كه فرشتگان به مريم گفتند: اى مريم خداوند تو را به كلمه‏اى از جانب خود بشارت مى‏دهد... و يا «... قَالَ اِنَّمَا اَنَا رَسُولُ رَبِّكِ لاِءهَب لَكِ غُلاما زَكِيّا...»(134) و «يَا مَريَمُ اِنَّ اللّه‏َ اصْطَفَاكِ وَ طَهَّرَكِ وَ اصْطَفَاكِ عَلى نِسَاءِ العَالَمِينَ»(135).
فاطمه زهرا عليهاالسلام نيز محدّثه بود؛ چون فرشتگان و جبرئيل بر او نازل شده، با او سخن مى‏گفتند. در اين باره روايات بسيار و متواتر معنوى وجود دارد و بزرگان اهل سنت با نقل روايات بر صحت مطلب اعتراف كرده‏اند(136).
از جمله روايات اينكه امام صادق عليه‏السلام مى‏فرمايد: «به اين جهت فاطمه زهرا عليهاالسلام را محدّثه ناميده‏اند كه فرشتگان از آسمان بر ايشان نازل مى‏شدند و همانند مريم به او ندا مى‏دادند كه‏اى فاطمه اِنَّ اللّه‏َ اصْطَفَاكِ وَ طَهَّرَكِ وَ اصْطَفَاكِ عَلى نِسَاءِ العَالَمِينَ يا فاطمةُ اقنتى لربّك و اسجُدى و اركَعى مع الراكعينَ». مصحف فاطمه حاصل گفت و گوى فرشته مقرب با آن حضرت بود(137).

29 ـ تسلى و رفع حزن به وسيله جبرئيل و فرشتگان

حضرت مريم پس از باردار شدن و تنهايى و خوف از زبان مردم، دچار حزن و اندوه گرديد. در اين حال ندايى آمد كه اى مريم اندوهگين مباش، «فَنَادَاهَا مِنْ تَحْتِهَا ألاّ تَحزَنِى...»(138). برخى از مفسران ندا دهنده را حضرت مسيح كه در بطن مريم بود دانسته‏اند(139) و برخى گفته‏اند فرشته يا جبرئيل ندا داد(140).
حضرت زهرا پس از وفات پدر دچار حزن و اندوه شديدى شد. خداوند متعال براى كاستن حزن و اندوه آن بانو و تسلى دادن به وى فرشتگان و جبرئيل را بر وى نازل مى‏نمود تا به او تسلى دهند و از حزن او بكاهند(141): «... و كان جبرئيل يأتيها فيحسن عزاءها على ابيها و يطيب نفسها و يخبرها عن أبيها و مكانه...»

30 ـ كرامت و تصرف تكوينى

حضرت مريم به اذن پروردگار درخت خرماى خشكيده را جنباند و بلافاصله درخت ميوه‏دار شد و خرماى تازه آورد و مريم از آن تناول نمود: «وَ هُزِّى اِلَيكِ بِجِذْعِ النَّخْلَةِ تُسَاقِطْ عَلَيكِ رُطَبا جَنِيّا».(142) شاخه اين نخل را به سوى خود تكان ده، رطب تازه بر تو فرو ريزد.
حضرت فاطمه عليهاالسلام نيز داراى كرامات و معجزه‏هاى بسيارى بود كه نشان از تصرف تكوينى آن بانو داشت؛ مانند چرخش سنگ آسياب(143)؛ و گردش گهواره(144) و آماده شدن غذا(145) بدون آنكه دست انسانى در كار باشد.
اباذر نقل مى‏كند: «رسول خدا مرا فرستاد تا على عليه‏السلام را خدمت ايشان دعوت كنم، چون به خانه على عليه‏السلام رفتم و صدا زدم كسى جواب مرا نداد، امّا ديدم سنگ آسياب خود به خود مى‏چرخد و گندم را آرد مى‏نمايد و هيچ كس نيز در كنار آن نيست، پس بازگشتم و خدمت رسول اللّه‏ صلى‏الله‏عليه‏و‏آله عرض كردم چيزى ديدم كه نمى‏فهمم! من در شگفتم كه سنگ آسياب در خانه على عليه‏السلام مى‏چرخد و هيچ كس نيز با آن نبود تا بچرخاند.
پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله فرمود: هر آينه خداوند قلب دختر مرا پر از يقين و وجودش را پر از ايمان نموده است و خداوند از ضعف او خبر دارد؛ لذا به او كمك مى‏كند و كفايت كارهايش را مى‏نمايد. آيا تو نمى‏دانى كه خداوند فرشتگانى دارد كه كمك‏كار آل محمّد صلى‏الله‏عليه‏و‏آله هستند؟!»(146)

31 ـ دريافت غذاى بهشتى

از كرامات حضرت مريم(س) اين بود كه غذاى بهشتى از جانب خداوند دريافت مى‏كرد: «كُلَّمَا دَخَلَ عَلَيهَا زَكَرِيَّا المِحْرَابَ وَجَدَ عِنْدَهَا رِزْقا قَالَ يَا مَرْيَمُ أنّى لَكِ هَذَا قَالَتْ هُوَ مِنْ عِنْدِ اللّه‏ِ يَرزُقُ مَنْ يَشَاءُ بِغَيرِ حِسَابٍ»(147).
فاطمه زهرا عليهاالسلام نيز در موارد متعددى غذاهاى بهشتى دريافت نمود(148). در احاديث آمده است كه در يكى از روزهاى سخت زندگى كه گرسنگى بر خاندان پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله فشار آورد فاطمه عليهاالسلام وضو گرفت و دست به دعا برداشت و پس از خواندن دو ركعت نماز از خداوند درخواست مائده‏اى از آسمان نمود. ناگهان ظرفى از غذا و طعام بهشتى نازل شد كه بوى عطر آن، منزل على عليه‏السلام را معطر ساخت.
امام على عليه‏السلام پرسيد: انّى لك هذا؟
حضرت پاسخ داد: هو من عند اللّه‏.
پيامبر اكرم صلى‏الله‏عليه‏و‏آله كه خبردار شد فرمود: حمد و ستايش خداوندى را كه دخترى به من عطا فرمود مانند حضرت مريم كه «هرگاه زكرياى پيغمبر در محراب عبادت او حاضر مى‏شد، پيش او خوردنى مى‏يافت. مى‏گفت: اينها از كجاست؟
مريم جواب مى‏داد: از جانب خدا»(149).
اين ماجرا را زمخشرى در كشاف نقل كرده است.

32 ـ ايجاد شگفتى در پيامبر

حضرت زكريا چون وارد محراب حضرت مريم گرديد، مشاهده نمود كه غذاى زمستانى در تابستان و غذاى تابستانى در زمستان نزد مريم است؛ از اين واقعه به شگفت آمد، لذا پرسش نمود. «كُلَّمَا دَخَلَ عَلَيهَا زَكَرِيَّا المِحْرَابَ وَجَدَ عِنْدَهَا رِزْقا قَالَ يَا مَرْيَمُ أنّى لَكِ هَذَا...»(150).
فاطمه عليهاالسلام نيز كرامات بسيارى داشت و يا گفتار و رفتارى از آن بانو اظهار مى‏شد كه پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله (151) يا على عليه‏السلام (152) و گاهى اصحابى چون سلمان و اباذر(153) را به شگفتى وا مى‏داشت.

33 ـ مكرمت اميدبخش

حضرت زكريا عليه‏السلام با مشاهده مائده بهشتى نزد حضرت مريم و شنيدن جمله آن زن كه فرمود: «يَرزُقُ مَنْ يَشَاءُ بِغَيرِ حِسَابٍ»(154) اميدوار شد و با خود انديشيد حال كه چنين است، رزق يك فرزند از جانب خدا به وى نيز ممكن خواهد بود؛ لذا در سن پيرى با اين اميد درخواست فرزند نمود(155).
زهرا عليهاالسلام نيز داراى كرامات و توجهات خاص الهى بود كه پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله ، على عليه‏السلام و به ويژه اصحاب رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله مانند سلمان، اباذر و مقداد را اميدوار مى‏نمود و به آنان دلگرمى مى‏بخشيد.

34 ـ مصائب و سختيها

مصائب و سختيها در مسير كمال عامل مؤثرى بوده، در تقرب به خداوند نقش روشنى دارد، لذا خداوند تمام اولياء خود را به مصائب و سختيهاى خاص مبتلا مى‏نمايد. امام صادق عليه‏السلام از قول على عليه‏السلام فرمود: «انّ أشدّ الناس بلاء النبيّون ثم الوصيّون ثم الأمثل فالأمثل...»(156).
حضرت مريم متحمل مصائب و بلاهاى زيادى شد. سخت‏ترين آنها عبارت بود از دورى از مادر و پدر در تمام دوران زندگى، خدمتگزارى بيت‏المقدس از كودكى، تهمت و سوء ظن مردم در عين پاكى، باردارى و زايمان در تنهايى و غربت، نداشتن محل استراحت و غذا و پناه بردن به كنار درخت خرما، نگهدارى كودك بدون پدر با آن برخوردها و نگاههاى بد مردم.
امّا مصائب و سختيهاى فاطمه عليهاالسلام از دوران كودكى حد و حصرى نداشت. در بطن مادر تنهايى و نگرانى و حزن مادر را درك مى‏نمود(157) و چون چشم به دنيا گشود، شاهد اذيت و آزار پدر بود(158). چندى نگذشت كه خود را در كنار پدر در شعب ابى طالب متحمل سختيها ديد و غم و رنج پدر را با خود تقسيم مى‏نمود و در بيم و هراس پدر از مكه هجرت نمود. رنجهاى پدر در مدينه به ويژه جنگ احد(159) را به عنوان نزديك‏ترين زن به پدر بر خود هموار نمود تا نوبت به وفات پدر بزرگوارش رسيد. وفات پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله با حزن، گريه، مصائب، رنجهاى طاقت فرسا و قتل فرزندش محسن شروع شد و به آرزوى مرگ و شهادت آن بانو انجاميد.

35 ـ قذف و نسبت ناروا

مردم نادان حضرت مريم را قذف نمودند و نسبتهاى ناروايى به ايشان دادند. اين قذف به رغم آگاهى آنان به پاكى خاندان و شرافت حضرت مريم بود: «قَالُوا يَا مَريَمُ لَقَدْ جِئْتِ شَيْئا فَرِيّا. يَا اُخْتَ هَارُونَ مَا كَانَ اَبُوكِ سَوءٍ وَ مَا كَانَت اُمُّكِ بَغِيّا»(160).
اى مريم به راستى كار بسيار ناپسندى مرتكب شده‏اى، اى خواهر هارون! پدر تو مرد بدى نبود و مادرت نيز بدكار نبود.
امام صادق عليه‏السلام نيز در روايتى طولانى درباره هفت گناه كبيره كه در قرآن آمده و هر هفت مورد را برخى از نادانهاى امت اسلامى نسبت به اهل بيت عليهم‏السلام مرتكب شدند مى‏فرمايد: «... امّا قذف محصنه همان است كه برخى بر سر منابر فاطمه زهرا عليهاالسلام را قذف نمودند و نسبتهاى نادرستى به ايشان دادند...»(161).

36 ـ آرزوى مرگ

حضرت مريم از شدت حزن و ترس از تكذيب مردم و افترا آرزوى مرگ نمود و از خداوند آن را درخواست كرد و فرمود: «يَا لَيْتَنِى مِتُّ قبلَ هَذَا»(162).
حضرت فاطمه زهرا عليهاالسلام نيز از شدت حزن و رنج آرزوى مرگ نمود و از خداوند درخواست كرد هر چه زودتر مرگش را برساند: «الهى عجّل وفاتى سريعا». پروردگار نيز دعاى او را اجابت نمود(163).

37 ـ سكوت و تحريم سخن

حضرت مريم به امر پروردگار در مواجهه با اهانت مردم نادان و مغرض روزه سكوت گرفت و سخن گفتن با آنان را تحريم نمود: «فَلَنْ اُكَلِّمَ اليَومَ اِنسِيّا»(164).
فاطمه زهرا عليهاالسلام نيز پس از شنيدن اهانت برخى از منبر پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله در مسجد آن حضرت و اهانت برخى ديگر در آستانه مسجد پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله و تكذيب دختر رسول خدا صلى‏الله‏عليه‏و‏آله ، نسبت به آن دو سكوت اختيار نمود و آنان را از گفت و گو با خود تحريم نمود و فرمود هرگز با آنان سخن نخواهم گفت: «فلن اكلم من رأس كلمة»(165).

38 ـ غسل صديقه به دست صديق

حضرت مريم(س) پس از فوت به وسيله عيسى عليه‏السلام غسل داده شد. حضرت فاطمه زهرا عليهاالسلام نيز به دست حضرت على عليه‏السلام غسل داده و كفن و دفن شد. مفضل از اصحاب بزرگ امام صادق نقل مى‏كند كه از آن حضرت پرسيدم چه كسى فاطمه زهرا عليهاالسلام را غسل داد؟ فرمود: اميرالمؤمنين عليه‏السلام .
مفضل مى‏گويد من اين مطلب برايم بزرگ آمد و تعجب كردم؛ لذا حضرت فرمود: گويا از آنچه به تو گفتم دلتنگ شدى؟
عرض كردم: آرى چنين است فدايت شوم.
حضرت فرمود: دلتنگ مباش؛ زيرا فاطمه عليهاالسلام صديقه بود و جز صديق نبايد او را غسل دهد، مگر نمى‏دانى كه مريم را جز عيسى كسى غسل نداد(166).

39 ـ اشتياق به بهشت

در روايات آمده است كه فاطمه زهرا عليهاالسلام و حضرت مريم دو زن از چهار زن بهشتى هستند(167) كه بهشت مشتاق آنان است: «اشتاق الجنّة الى اربع من النساء: مريم بنت عمران و آسية بنت مزاحم زوجة فرعون و خديجة بنت خويلد و فاطمة بنت محمّد.»(168)

40 ـ بهشت جايگاه ابدى

آيات قرآن و عصمت و سيره حضرت زهرا عليهاالسلام و مريم(س) در اين دنيا كه روايات و تاريخ ثبت كرده، به خوبى جايگاه ابدى آن دو را نشان مى‏دهد. افزون بر اينكه روايات اسلامى فراوانى وجود دارد كه به صراحت، بهشتى بودن آنان را بيان مى‏كند. روشنى مطلب به حدى است كه آن را جزء ضروريات دين قرار مى‏دهد. در روايات آمده است كه اولين زن، بلكه اولين شخصى كه وارد بهشت مى‏شود حضرت زهرا عليهاالسلام است و بعد از آن جناب نوبت ورود زنان مقدس ديگرى چون حضرت مريم(س) مى‏رسد(169).

نتيجه‏گيرى

نكات زير را مى‏توان به عنوان مهم‏ترين نتايج تحقيق در مقاله حاضر بيان كرد:
1 ـ خداوند، مقدس اصيل است و اشخاص و اشياء بر حسب انتساب خاص و تجلى خداوند در آنها و متجلى شدن خداوند به وسيله آنان از قداست نسبى برخوردار مى‏باشند.
2 ـ حضرت مريم نزد همه مسيحيها با تمام اختلافاتى كه ميان آنها وجود دارد مقدس است و هيچ امرى در دين مسيح نتوانسته قداست آن حضرت را بپوشاند.
3 ـ قرآن مبانى تقدس مريم(س) را صفات و ويژگيهايى در آن بانو بيان داشته است.
4 ـ تمام صفات حضرت مريم(س) كه مبناى تقدس آن حضرت بود، به طريق اولى در حضرت زهرا عليهاالسلام وجود داشت. افزون بر اينكه فاطمه زهرا عليهاالسلام از صفات ديگرى نيز برخوردار بود كه به تنهايى مى‏تواند منشأ تقدس باشد.
5 ـ عقده‏ها و كينه‏ها و جاه‏طلبيهاى برخى از افراد در صدر اسلام باعث شد جريان قداست‏پوشى فاطمه زهرا عليهاالسلام بعد از رحلت پيامبر صلى‏الله‏عليه‏و‏آله آغاز شود و جهل و تعصب آن را استمرار بخشيد.
6 ـ كتمان قداست زهرا عليهاالسلام نه تنها ظلم به آن حضرت بود، بلكه موجب ستم به اسلام و بشريت گرديد و لواى اسلام در احترام كردن و تكريم زن و جايگاه والاى زن در اين آيين از مسلمانان گرفته شد. اين در حالى است كه در عالم غربِ مدعى مسيحيت بسيارى از كوتاهيها نسبت به زن با شعار و لواى تقدس مريم پوشش داده شده است.

منابع و مآخذ

1 ـ ابن ابى الحديد، شرح نهج البلاغه، بيروت، دار احياء الكتب العربيه، 1962 م.
2 ـ ابن خلدون، العبر تاريخ ابن خلدون، ترجمه عبدالحميد آيتى، تهران، مؤسسه مطالعات و تحقيقات فرهنگى، 1363ش.
3 ـ ابن شهر آشوب، مناقب آل ابى طالب، قم انتشارات علامه، بى‏تا.
4 ـ ابن كثير ابوالفداء اسماعيل، قصص الانبياء، بيروت، دار احياء التراث العربى، 1402ق.
5 ـ اربلى، على بن عيسى، كشف الغمّه، بيروت، دارالكتاب الاسلامى، 1401ق.
6 ـ امينى، عبد الحسين احمد، الغدير فى الكتاب و السنة و الادب، بيروت، دارالكتاب العربى، 1403ق.
7 ـ بحرانى، سيد هاشم، البرهان فى تفسير القرآن، بيروت، مؤسسه الوفاء، 1403ق.
8 ـ بى‏آزار شيرازى، عبدالكريم، مجموعه مقالات چهارمين كنفرانس علوم قرآن، قم، دارالقرآن الكريم 1373ش.
9 ـ تسترى، نور اللّه‏، احقاق الحق، تهران، دارالكتب الاسلاميه، بى‏تا.
10 ـ خمينى، روح اللّه‏، چهل حديث، تهران، مركز نشر فرهنگى رجا، 1368ش.
11 ـ دشتى، محمّد، فرهنگ سخنان حضرت فاطمه عليهاالسلام ، تهران، سازمان تبليغات اسلامى، شركت چاپ و نشر بين الملل، 1379ش.
12 ـ راغب اصفهانى، ابى القاسم الحسين، المفردات فى ترتيب القرآن، تهران، كتابفروشى مرتضوى، 1362ش.
13 ـ سلمانپور، محمّد جواد، على عليه‏السلام قرآن ناطق، تهران، نشر عابد، 1380ش.
14 ـ صدوق، ابو جعفر محمّد بن على، علل الشرايع، بيروت، دار احياء التراث العربى، 1385ق.
15 ـ صدوق، ابو جعفر محمّد بن على، كتاب الخصال، قم، جامعة المدرسين فى الحوزة العلميه، 1362ش.
16 ـ طباطبائى، محمّد حسين، الميزان فى تفسير القرآن، بيروت، مؤسسه الاعلمى للمطبوعات، 1392ق.
17 ـ طبرسى، ابى على، مجمع البيان لعلوم القرآن، تهران، مكتبة العلمية الاسلاميه، بى‏تا، 5 ج.
18 ـ طبرى، ابو جعفر محمّد بن جرير، تاريخ الطبرى، بيروت، دارالكتب العلميه، 1408ق.
19 ـ طريحى، فخر الدين، مجمع البحرين، تهران، المكتبة المرتضوى، 1362ش.
20 ـ كلينى، ابو جعفر محمّد بن يعقوب، اصول كافى، ترجمه سيد جواد مصطفوى، تهران، دفتر نشر فرهنگ اهل بيت، بى‏تا، 4 ج.
21 ـ فعال عراقى، حسين، داستانهاى قرآن و تاريخ انبياء در الميزان، تهران، سبحان، 1378ش.
22 ـ قزوينى، محمّد كاظم، فاطمة الزهراء من المهد الى اللحد، ترجمه دكتر حسن فريدونى، آفاق، 1404ق.
23 ـ مجلسى، محمّد باقر، بحارالأنوار، بيروت، مؤسسه الوفاء، 1403ق.
24 ـ نجمى، محمّد صادق، سيرى در صحيحين، قم، دفتر انتشارات اسلامى، 1359ش.

پی نوشت ها:

1 ـ بحارالأنوار، ج 43، ص 48، 49 و 77؛ ج 14، ص 201.
2 ـ همان، ج 43، ص 77.
3 ـ همان، ج 43، ص 49-48؛ ج 14، ص 197 و 206.
4 ـ فاطمه از ولادت تا شهادت، ص 488.
5 ـ الغدير، ج 2، ص 61؛ مناقب، ج 4، ص 24.
6 ـ فاطمه از ولادت تا شهادت، ص 638.
7 ـ فاطمه، ص 649.
8 ـ مجموعه سخنرانيها و مقالات قرآنى، ص 82.
9 ـ تاريخ ابن خلدون، ج 1، ص 159.
10 ـ قصص الأنبياء، ص 376.
11 ـ آل عمران / 33.
12 ـ الخصال، ج 1، ص 225.
13 ـ البرهان فى تفسير القرآن، ج 1، ص 278-277.
14 ـ احزاب / 33.
15 ـ ابراهيم / 24.
16 ـ نور / 36.
17 ـ الغدير، ج 3، ص 107.
18 ـ شورى / 23.
19 ـ الغدير، ج 3، ص 31.
20 ـ همان، ج 3، ص 350.
21 ـ توبه / 119.
22 ـ الغدير، ج 2، ص 306.
23 ـ واقعه / 11-10.
24 ـ الغدير، ج 2، ص 211.
25 ـ فاتحة الكتاب / 6.
26 ـ قصص قرآن در الميزان، ج 2، ص 407.
27 ـ آل عمران / 35.
28 ـ قصص الأنبياء، ص 352.
29 ـ تاريخ ابن خلدون، ج 1، ص 159.
30 ـ الميزان، ج 3، ص 184.
31 ـ علل الشرايع، ص 124.
32 ـ قصص الأنبياء، ص 352.
33 ـ آل عمران / 35.
34 ـ تاريخ ابن خلدون، ج 1، ص 159.
35 ـ بحارالأنوار، ج 14، ص 194.
36 ـ آل عمران / 37.
37 ـ ضحى / 8.
38 ـ بحارالأنوار، ج 43، ص 49.
39 ـ البرهان فى تفسير القرآن، ج 4، ص 473.
40 ـ فاطمه از ولادت تا شهادت، ص 439.
41 ـ الخصال، ج 1، ص 206.
42 ـ بحارالأنوار، ج 43، ص 53.
43 ـ همان، ج 43، ص 28.
44 ـ همان، ج 43، ص 4.
45 ـ همان، ج 43، ص 2.
46 ـ الميزان، ج 3، ص 183؛ اصول كافى، ج 2، ص 484؛ بحارالأنوار، ج 14، ص 199.
47 ـ بحارالأنوار، ج 43، ص 5-4.
48 ـ همان، ج 43، ص 43.
49 ـ همان، ج 43، ص 3.
50 ـ آل عمران / 36.
51 ـ بحارالأنوار، ج 43، ص 10؛ علل الشرايع، ص 178.
52 ـ بحارالأنوار، ج 43، ص 13؛ علل الشرايع، ص 179.
53 ـ الغدير، ج 2، ص 295.
54 ـ آل عمران / 37.
55 ـ الميزان، ج 3، ص 173.
56 ـ مفردات راغب، ص 44؛ مجمع البحرين، ج 5، ص 258.
57 ـ مفردات راغب، ص 212.
58 ـ همان، ص 326؛ مجمع البحرين، ج 3، ص 469.
59 ـ فاطمه از ولادت تا شهادت، ص 553.
60 ـ زخرف / 28.
61 ـ قصص قرآن، ص 232.
62 ـ آل عمران / 36.
63 ـ آل عمران / 37.
64 ـ نور / 36.
65 ـ الميزان، ج 3، ص 174.
66 ـ آل عمران / 379.
67 ـ بحارالأنوار، ج 43، ص 12؛ علل الشرايع، ص 181.
68 ـ علل الشرايع، ص 182؛ كشف الغمه، ج 2، ص 25؛ بحارالأنوار، ج 43، ص 81 .
69 ـ بحارالأنوار، ج 14، ص 204.
70 ـ همان، ج 14، ص 192.
71 ـ البرهان فى تفسير القرآن، ج 3، ص 133.
72 ـ بحارالأنوار، ج 43، ص 16.
73 ـ همان، ج 43، ص 18.
74 ـ بنگريد به: فاطمه زهرا، از تولّد تا شهادت، ص 33-31.
75 ـ تحريم / 12.
76 ـ بحارالأنوار، ج 43، ص 64.
77 ـ كشف الغمه، ج 2، ص 40؛ بحارالأنوار، ج 43، ص 158.
78 ـ الميزان، ج 19، ص 346؛ مجمع البيان، ج 5، ص 320.
79 ـ تاريخ ابن خلدون، ص 161.
80 ـ مائده / 75.
81 ـ الغدير، ج 2، ص 312.
82 ـ علل الشرايع، ص 184.
83 ـ نساء / 68.
84 ـ تحريم / 12.
85 ـ بحارالأنوار، ج 43، ص 13.
86 ـ شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 16، ص 212؛ بحارالأنوار، ج 43، ص 158.
87 ـ بحارالأنوار، ج 2، ص 3.
88 ـ بنگريد به: على قرآن ناطق، ص 86.
89 ـ بحارالأنوار، ج 43، ص 8 .
90 ـ آل عمران / 42.
91 ـ احزاب / 33.
92 ـ (خطيب بغدادى در تاريخ بغداد، زمخشرى در تفسير كشاف، ج 1، ص 193، فخر رازى در تفسير، ج 2، ص 70، ابن اثير در اسد الغابه، ج 2، ص 12، سبط ابن جوزى در كتاب تذكرة الائمه، امام واحدى در اسباب النزول، ابن صباغ مالكى در الفصول المهمه، ص 7، سيوطى در الدر المنثور، ج 5، ص 198، طبرى در ذخائر العقبى، ص 21، قرطبى در الجامع لاحكام القرآن، ج 14، ص 182، ابن عربى در احكام القرآن، ج 2، ص 166، ابن عبد البر در الاستيعاب، ج 2، ص 460، بيهقى در السنن الكبرى، ج 2، ص 149، حاكم نيشابورى در المستدرك، ج 2، ص 416، امام احمد حنبل در مسند، ج 1، ص 331، نسائى در خصائص، ص 4، طبرى در تفسير، ج 22، ص 5، خوارزمى در مناقب، ص 35، هيثمى در مجمع الزوائد، ج 9، ص 166 و ابن حجر در صواعق المحرقه، ص 85) به نقل از: فاطمه زهرا از ولادت تا شهادت، ص 90.
93 ـ تاريخ ابن خلدون، ص 434.
94 ـ بحارالأنوار، ج 43، ص 15.
95 ـ (قندوزى در ينابيع الموده، ص 260، محمّد صالح كشفى در مناقب، امرتسوى در ارجح المطالب، حافظ ابوبكر شافعى در تاريخ بغداد، ج 13، ص 331، ابن عساكر در تاريخ كبير، ج 1، ص 319، حافظ سيوطى و رافعى در التدوين، طبرى در ذخائر العقبى، و صفورى در نزهة المجالس، ص 227)، به نقل از: فاطمه از ولادت تا شهادت، ص 121.
96 ـ ينابيع الموده، ص 260.
97 ـ بحارالانوار، ج 14، ص 197؛ قصص الانبياء، ص 353.
98 ـ تحريم / 12.
99 ـ بحارالأنوار، ج 43، ص 20؛ الغدير، ج 2، ص 61.
100 ـ (حاكم در المستدرك، ج 3، ص 152، خطيب بغدادى در تاريخ خود، ج 3، ص 54، محب الدين طبرى در ذخاير العقبى، ص 48، صدر الحفاظ كنجى شافعى در الكفايه، ص 222، سيوطى در إحياء الميت، ص 257، متقى هندى در كنزالعمال، ج 6، ص 219 و 112 و شبلنجى در نورالأبصار، ص 45) به نقل از: الغدير، ج 2، ص 62.
101 ـ الغدير، ج 3، ص 175.
102 ـ تحريم / 11.
103 ـ الغدير، ج 2، ص 61.
104 ـ آل عمران / 45.
105 ـ بحارالأنوار، ج 43، ص 48.
106 ـ همان.
107 ـ همان، ج 14، ص 207. البته درباره باردارى حضرت مريم(س) روايت معتبرى داريم كه چون به وسيله نفحه روح القدس حمل برداشت نُه ساعت طول كشيد هر ساعتى به اندازه يك ماه.
108 ـ مريم / 31-29.
109 ـ بحارالأنوار، ج 14، ص 207.
110 ـ احقاف / 15.
111 ـ اصول كافى، ج 2، ص 365؛ البرهان فى تفسير القرآن، ج 4، ص 172.
112 ـ انعام / 85-84.
113 ـ بحارالأنوار، ج 43، ص 37.
114 ـ فاطمه از ولادت تا شهادت، ص 82.
115 ـ اين روايت را خطيب بغدادى در تاريخ بغداد، ج 1، ص 316، خوارزمى در مناقب، ص 229، محب الدين طبرى، حموينى، ذهبى، ابن حجر مكى، متقى هندى، زرقانى و قندوزى از اهل سنت نقل كرده‏اند. (بنگريد به: فاطمه از ولادت تا شهادت، ص 83).
116 ـ تحريم / 12.
117 ـ آل عمران / 43.
118 ـ تاريخ ابن خلدون، ج 1، ص 160.
119 ـ علل الشرايع، ص 182.
120 ـ بحارالأنوار، ج 43، ص 76 و 84.
121 ـ فاطمه از ولادت تا شهادت، ص 221.
122 ـ ارشاد ديلمى، ج 1، ص 270.
123 ـ آل عمران / 191.
124 ـ بحارالأنوار، ج 43، ص 35.
125 ـ آل عمران / 35.
126 ـ فرهنگ سخنان فاطمه، ص 83.
127 ـ آل عمران / 43.
128 ـ آل عمران / 42.
129 ـ الميزان، ج 3، ص 188.
130 ـ بنگريد به: بحارالأنوار، ج 43، ص 22، 24، 26، 36، 37، 49 و 78.
131 ـ بحارالأنوار، ج 43، ص 49.
132 ـ شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 15، ص 197.
133 ـ آل عمران / 45.
134 ـ مريم / 19.
135 ـ آل عمران / 42.
136 ـ بنگريد به: الغدير، ج 5، ص 49؛ بحارالأنوار، ج 43، ص 78.
137 ـ بنگريد: به على قرآن ناطق، ص 86.
138 ـ مريم / 24.
139 ـ الميزان، ج 14، ص 43.
140 ـ بحارالأنوار، ج 14، ص 209.
141 ـ اصول كافى، ج 1، ص 346؛ بحارالأنوار، ج 43، ص 79.
142 ـ مريم / 25.
143 ـ بحارالأنوار، ج 43، ص 29.
144 ـ همان، ج 43، ص 45.
145 ـ همان، ج 43، ص 30.
146 ـ همان، ج 43، ص 29.
147 ـ آل عمران / 37.
148 ـ بحارالأنوار، ج 43، ص 27، 29، 31 و 77.
149 ـ همان، ج 35، ص 251؛ فرهنگ سخنان فاطمه، ص 261.
150 ـ آل عمران / 37.
151 ـ بحارالأنوار، ج 43، ص 91.
152 ـ همان، ج 43، ص 74، 60 و 31.
153 ـ همان، ج 43، ص 46-45.
154 ـ آل عمران / 37.
155 ـ الميزان، ج 3، ص 174.
156 ـ شرح چهل حديث، ص 203.
157 ـ بحارالأنوار، 43، ص 2.
158 ـ صحيح بخارى، ج 1 و 5 به نقل از: سيرى در صحيحين، ص 324.
159 ـ صحيح بخارى، ج 1، 4 و 5 به نقل از: سيرى در صحيحين، ص 325.
160 ـ مريم / 28-27.
161 ـ الخصال، ص 364.
162 ـ مريم / 23.
163 ـ بحارالأنوار، ج 43، ص 177؛ احقاق الحق، ج 19، ص 16؛ فرهنگ سخنان فاطمه، ص 177.
164 ـ مريم / 26.
165 ـ تاريخ طبرى، ج 3، ص 236؛ شرح نهج البلاغه ابن ابى الحديد، ج 1، ص 134 و ج 2، ص 19؛ الغدير، ج 7، ص 226 و 229؛ فرهنگ سخنان فاطمه، ص 248.
166 ـ اصول كافى، ج 1، ص 459؛ علل الشرايع، ص 184.
167 ـ الخصال، ص 206 و 235.
168 ـ بحارالأنوار، ج 43، ص 53.
169 ـ همان، ج 43، ص 52.

مقالات مشابه

کارکردهای تفسیری استنادهای قرآنی در خطبه‌های حضرت زهرا(س)

نام نشریهمطالعات تفسیری

نام نویسندهفتحیه فتاحی‌زاده, بی‌بی‌سادات رضی بهابادی, فرشته معتمد

گونه شناسي و روش شناسي روايات تفسيري حضرت زهرا سلام الله عليها

نام نشریهسفینه

نام نویسندهمجتبی نوروزی, مجید برادران

جلوه هاي قرآني خطبه فدكيه

نام نشریهسفینه

نام نویسندهمحسن قاسم‌پور

ساره همسر ابراهیم(علیه السلام) در قرآن و روایات

نام نشریهصحیفه مبین

نام نویسندهاعظم فرجامی, فاطمه‌السادات تهامی